محل تبلیغات شما

بسم ا. الرحمن الرحیم

انسان اشرف مخلوقات نامیدهشد و پا به عرصه دنیا نهاد اما خدایی که انسان را خلیفه خود در زمین قرار داد، اورا جایزالخطا نیز نامید و برای او تا همیشه فرصت بازگشت، توبه، بخشش و گذشت راقرار داد. خداوند در کلام نورانی خویش فرموده که انسان ها ضعیف و عجول آفریده شدهاند؛ پس واضح و روشن است که امکان خطا کردن در آنها وجود داشته باشد.

هر لحظه و هر زمانی برایخلوت کردن با خدا، تجدید بیعت کردن با آن خالق یکتا و مناجات کردن با او، فرصت خوبو قابل قبول و زیبایی است و در همه لحظات خداوند شنوای داناست و بر حال هر بندهبینا اما سحرگاه از جمله لحظات ناب و ویژه الهی برای بندگان و پیمودن مسیر عاشقیبا سرعت و کیفیت بالاتریست. برخاستن برای ادای فریضه نماز در هر سحرگاه همان نقطهاوج و قوتی است که هر بنده در آن می تواند با پیروز شدن بر نفس و گذشتن از لذتخواب علاوه بر بندگی کردن به تقویت اراده و اعتماد به نفس خود بپردازد. طبیعی استانسانی که هر سحر به قصد اجرای امر پروردگارش از شیرینی خواب خود می گذرد، خداوندحلاوتی پایدارتر همچون توانمندی بیشتر، آگاهی و ایمان قوی تر روزی او خواهد کرد.

دقت کنیم چنانچه توفیق داریمتا همچون بنده حقیقی در سحرگاه از جا برخیزیم و به نماز بپردازیم، پس از نماز سجدهشکری بجا آوریم و به دعا در حق دیگری و در حق خود و عزیزانمان مشغول شویم کهخداوند بسیار دوستدار بندگانی است که بلافاصله پس از نماز به دعا می پردازند. قدرتو اعتبار بسیاری در هر شکرگزاری خصوصاً سجده های شکر نهفته است، به گونه ای کهمولا امیرالمومنین (ع) فرمودند: خداوند بندگانی را که پس از اطاعت امر الهی سجده شکربه جا می آورند را به فرشتگان خود نشان می دهد و می فرماید: بنده من علاوه بر این کهدر اطاعت من سر تسلیم فرود آورده از این که توفیق یافته مطیع فرامین من باشدشکرگزار است، من چگونه می توانم یاور او نباشم و آنگاه که مرا می خواند اجابتشنکنم؟ در بیانی ساده تر هر اطاعت کردنی زمینه ساز اعتبار الهی برایماست.

بی شک زمان هایی پیش آمده کههر یک از ما از جایی که گمانش را نمی بردیم، مشکلمان حل شده یا بلایی از سرمان گذرکرده است. بدیهی است این اتفاق نمی افتد مگر به دلیل اعتباری که خداوند در پَس هرطاعت و شکرگزاری برای ما در نظر گرفته و زیباتر آنجاست که از خداییِ او به دور استکه بخواهد اعتبار ما را کم کند تا مشکلی از ما حل کند. در عالم عشق الهی کافیستفقط و فقط اعتبار داشته باشی؛ آن وقت است که خداوند عاشقی پیشه می کند و از قدرتبی انتهای خود در جهت رفع نیاز بنده اش عطا می کند و این درست همانند پدری است کهدر ازای خوبی کودکش مبلغی به او هدیه می دهد تا برای خود پس انداز کند. وقتی کودکنیاز به خرید وسیله بازی، پوشاک یا خوراکی دارد، نه تنها پدر از پس انداز کودکهزینه نمی کند بلکه مبلغی جدا از مبالغ را برای او در نظر می گیرد تا نیاز کودکشرفع شود و مجدد فرزندش شاد و شادتر شود. حال بدانیم و باور کنیم خدای ما خدائیستکه از هر پدر و مادر هزاران بار بر بنده اش مهربان تر است.

رسم عاشقی با خدا را هرگز باشرط گذاشتن و ما به ازا خواستن بر هم نزنیم و خود را با اندک خواسته ای راضی نکنیم،بگذاریم بندگیمان با عشق جریان یابد آن گاه خواهیم دید خداییِ پروردگارمان مرز نمیشناسد و تا بی انتها جاری می شود. قدردان زحمات سایرین که در حق ما خدمت کردند ومحبتی روا داشتند باشیم اما به هیچ کس جز خدا امید نبندیم که اگر همان خدا بخواهد،به اذن و امر او در تنگنا و سختی ها هر مخلوق و هر بنده ای در خدمت به ما قرار میگیرد و به یاری ما می شتابد.

همیشه گفتیم تکریم و تعظیمِانبیا، اولیا خدا و ائمه معصومین (س) اگر به جهت رضای الهی و تبعیت کردن از امرخدا نباشد، کفر محسوب می شود؛ چرا که تعظیم فقط شایسته مقام ایزدی است. امروز اگرما محبت و عشق به مولا امیرالمومنین داریم و او را صدا می زنیم به این دلیل است کهایشان برگزیده الهی و اُسوه صحیح بندگی و وسیله هدایت از سوی خدا هستند که بهدستور خدا مورد احترام و محبت ما قرار گرفتند تا از ایشان که معصوم و معشوق واقعیبودند، رسم بندگی و عشق ورزی را بیاموزیم و وای بر ما اگر انسانی را به خاطر خوداو تعظیم کنیم و از وجود صاحب و مالک همه چیز غافل باشیم و خدای بزرگ را نادیدهبگیریم که در چنین حالی شِرک ورزیدیم.

در هنگام قدردانی کردن نیزباید خداوند را شاکر باشیم که وسیله خیرش را به کمک ما فرستاده است. در جایی دیگرشرک ورزیدن به خدا ناامیدی از رحمت خداست. ما باید تلاشمان این باشد که هرگز بهاین نقطه نرسیم اما اگر شد و این قطع امید در دلمان ایجاد شد، باید در اولین فرصتاستغفار بطلبیم و وجودمان را به منبع خیر، امید و آرامش متصل کنیم. ما بنده خداییهستیم که ما را بسیار سفارش به دوری از کینه توزی، نفرت و خشم کرده است، پس چگونهمی تواند بر بنده اش کینه بورزد و از او متنفر شود؟

بندگان صالح و عاشق خدا همچون آقا اباعبدا. (ع) سمبل بخشش و گذشت بی کران بودند. حال تصور کنید خداوند کهخالق ایشان است تا چه حد می بخشد و می گذرد. مبنای آفرینش بشر چیزی جز عشق نبوده؛اگر نه لقمان حکیم هرگز داروی محبت را به عنوان مؤثرترین دارو بر درمان دردهامعرفی نمی کردند و بالعکس قدرنشناسی همانند نمکی است که درد هر زخم را تازه تر میکند. هر چند در سیره ائمه راهکار مواجهه با قدرنشناسی ها نشان داده شده و از انسانخواسته شده تا صبور باشد و ببخشد.

ما نیز که مدعی رهرویی کردنهستیم باید بدانیم که عمل و رفتار ما در مقابل ناسپاسی ها نباید به گونه ای باشدکه لطمه ای به دینداری دیگری وارد کند. متأسفانه بسیارند دین گریزانی که عمل افرادبه ظاهر دیندار، آنان را از روند دینداری و عاشقی به دور کرده است. اولاً سعی کنیمهرگز از این جمله انسان ها نباشیم و علاوه بر حفظ دینداری خود مراقب دینداریدیگران باشیم. ثانیاً در مواجهه با افراد دین گریز به جای امر به معروفِ لفظی، امربه معروف عملی داشته باشیم تا آنان بدانند دین اسلام، دینی بی نقص و کامل است وهنوز مسلمانان واقعی هستند که اوامر دین خدا برای آنان حائز اهمیت است.

دعا کنیم که هیچ گاه لقمهغیر حلال بر سر سفره هایمان جا باز نکند؛ چرا که همین لقمه ها می تواند اسبابگمراهی انسان را فراهم کند و از او فردی دروغ گو، بی غیرت و بی قید و بند به بار آوردکه گاهی شیطان هم با همه دشمنی اش نسبت به انسان، در مقابل آن ها زانو بزند. پیشتر گفتیم شیطان از جنیانی بود که به واسطه عبادت های بی نظیرش در مقام فرشتگانقرار گرفت و به واسطه سجده نکردن بر انسان رانده شد اما قبل از رانده شدن ازخداوند خواست تا به او فرصت عبادت دوباره و عبادات از بهترین نوع را به او بدهداما اجازه دهد تا در مقابل انسان سجده نکند و خداوند نپذیرفت. حال خدایی که چنینارزشی به انسان داده که فرشته درگاهش را به خاطر ارزش وجود انسان راند، می فرماید:اگر انسانی دروغ بگوید دشمن من است.

بی شک خداوند بهتر از ما میداند دروغ چگونه می تواند درون ارزشمند انسان ها را به فروپاشی و ذلت بکشد و زمینهگناهان دیگر را برای او فراهم کند که از آن ها خواسته تا از دروغ گویی بر حذرباشند. انسان موفق کسی است که دروغ نگفتن را از خود آغاز کند و در درجه اول به خوددروغ نگوید. به طور مثال هستند افرادی که گناهی می کنند و می دانند که خطا کردند ومرتکب گناه شدند اما خود را فریب می دهند و با تزریق دروغ به ذهن و فکرشان خود راتوجیه می کنند و شرایط را برای گناه کردن های مکرر و بدون عذاب فراهم می کنند. صادقبودن با خود در بسیاری مواقع عامل نجات انسان هاست.

بلاهای پی در پی که عالم رافرا گرفته نشانه روشنی از تَخَطی کردن انسان در قوانین الهی است. هر بار بر هم زدننظم و قانونی که خدا برای انسان وضع کرده است، مسبب پدید آمدن بلایی تازه برایآگاه تر شدن انسان و بازگشت او به نظم الهی است. بلاها نشان داده اند که همه چیزدر ید قدرت الهیست و نشانی است بر آمدن آخرامان و رسیدن انسان ها به نقطه ای کهآمدن منجی را فریاد بزنند.

فرصت ها را باید بیشتر غنیمتشمرد و بیشتر از قبل آماده بود، باید قوی تر شد و از به هم ریختگی های سطحی دوریجست و چنانچه بستر ناراحتی و عصبانیت فراهم شد به خود فرصت دهیم و به اندازهفرستادن صلواتی صبر کنیم تا عصبانیت ما فروکش کند اما اگر نتوانستیم، حداقل شهامتعذرخواهی داشته باشیم که خداوند دوستدار بندگان شجاع و با شهامت خویش است. برخیمواقع صادق بودن با خود اوج شهامت و اوج بندگی است و تنها جایی که باید ترسید، نزدخداست. این که گاهی ما علاوه بر خدا از وجود پاک و مقدس ائمه معصومین (س) هراسداریم به دلیل مقام ویژه و اختیاراتی است که خداوند به اذن خویش به آنان بخشیده وآنان را به عنوان بهترین وسیله هدایت برگزیده و ما اگر آنان را از دست دهیم بهترینوسیله و نعمت الهی برای بهتر زیستن را از دست داده ایم.

در سوره قدر خداوند به وحیشدن به انسان ها اشاره کرده یعنی اگر او بخواهد هر انسانی می تواند وحی الهی رادرک کند. بدین ترتیب که در شأن پیامبر (ص)، جبرئیل امین نازل می شود و در شأنانسان عادی، الهامات ذهنی، فکری و گاهی قرار گرفتن در مسیری صحیح و متوجه شدن مسیراشتباهی که در آن قرار گرفته بود. وقتی انسانی متکی به پروردگار شد و پناهی همچونائمه و معصومین (س) داشت، دیگر نگرانی نخواهد شد؛ مگر امتحانات پیچیده ای که تشخیصرحمانی یا شیطانی بودن آن برایش دشواری ایجاد کند که باز اگر در مقابل این مواردقرار گرفتیم و زیرکیِ مومنانه به کار گرفتیم از سد آن امتحانات نیز به سلامت گذرخواهیم کرد.

آگاه باشیم ورود شیطان گاهیدر خواب ها و خواب دیدن های ماست. قطعاً پیش آمده روزهایی که بسیار در تسلیم حقبودیم و بسیار در راه الهی کوشیدیم اما موقع خواب به جای دیدن خواب های خیر ورحمانی، خواب های شیطانی دیده ایم. شیطان همیشه بیدار است و در کمین افرادی که درمسیر درست حرکت می کنند، شیطان مدام می کوشد تا دریای آرامِ وجودِ آدمی را متلاطمو پریشان کند، گاه با ناامیدی، گاه با ایجاد خشم و عصبانیت، گاه با تضعیف قدرتتشخیص انسان ها و گاه با ایجاد خواب های شیطانی و درست اینجاست که اگر می خواهیمتسلیم شیطان نباشیم باید دل به خواب ها نسپاریم تا آن را توسط فرد امین و صاحب علمبررسی کنیم.

خداوند همیشه حامی بندگانی استکه در جهت صحیح راه می پیمایند و همیشه آنان را به سوی بهترین ها هدایت می کند اماگاهی همان انسان ها غفلت می کنند و با اصرار بر عمل یا افکار خود دچار خسران میشوند و نشانه ها را درک نمی کنند و با تصور این که خود را سپرده اند و خداوندیاریشان نکرد به عِناد و دشمنی با خدا می رسند.

دقت کنیم گاهی شیطان در وجوداطرافیان ما نفوذ می کند و ما را از رحمت خدا ناامید می کند. به طور مثال شخصی سالها به عبادت و بندگی پرداخته و در این میان از خداوند خواستار حاجتی شده اما هنوز بهخواسته خویش دست نیافته است، که یکی از اطرافیان مدام به او می گوید نتیجه این همهبندگی تو حتی برآورده شدن خواسته تو نبوده؛ پس چرا عبادت می کنی؟ آنجاست که مومنِباهوش از سپردن و توکل کردن به خدا روی گردان نمی شود و سخنِ دیگری را مایه سقوطایمانش قرار نمی دهد. سپردن و راضی بودن به مصلحت خدا عاقبت بخیری را برای انسانبه ارمغان می آورد. ان شاء ا. از جمله بندگانی باشیم که درونمان آنقدر قوی وقدرتمند باشد که هیچ کس و هیچ چیز قادر به کم کردن ذره ای از امیدمان به ذات مقدس پروردگاررا نداشته باشد. والسلام

یادآوری مرگ، کنترل نفس 30-03-98

کودک درون، بخشش 23-03-98

ماه رمضان 98، روزه حقیقی 05-02-98

انسان ,خداوند ,ها ,کند ,خدا ,الهی ,است که ,را به ,که در ,انسان ها ,و از

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مرکز تخصصی نوروفیدبک و بیوفیدبک شیراز یاران حرم parwigentmen ruspahearci اینورترهای صنعتی - پارس اتوماسیون آکادمی وو وی تائو بوکان portiostapin golha یک دو سه سازه protaltridha