محل تبلیغات شما

بسما. الرحمن الرحیم

خدمتبه والدین از جمله مهم ترین وظیفه برای هر فرزندی است. آقا رسول ا. (ص) درداستان آرزوی دیدار اویس با ایشان و مقدم دانستن نیکی و توجه به مادر بر دیداررسول خدا (ص) و اتفاقات مشابه به روشنی بر اهمیت خدمت به والدین اشاره فرموده اند.متأسفانه هستند فرزندانی که از به جا آوردن رسم انسانیت غافل شده اند و پس ازتشکیل خانواده، والدین خویش را مورد بی مهری و بی توجهی قرار داده اند، بسیارتوصیه شده است تا فرزندان حضور والدین را عرض ارادت و مهر کنند و به دست بوسی آنانبروند و هر روز پس از برخاستن به چهره آنان خصوصاً مادر و سپس پدر بنگرند. هر پدرو مادری صرف نظر از نوع شخصیت، دین و مذهبی که دارا هستند و به لحاظ مقام ویژه پدرو مادری که خداوند به آنان عطا کرده است، قابل ستایش، تکریم و احترامند. نُه ماهرنج و زحمت بارداری و سپس سختی وضع حمل، نگهداری و مراقبت های خاص از کودکی کهتوانی برای محافظت از خود ندارد، تنها بخشی از بزرگی و عظمت مقام مادری است.نباشیم از جمله فرزندانی که زحمات و شب بیداری های مادر را نادیده گرفته و موجبعذاب، سختی و فشار بر آنان باشیم.

جابهجایی یک گیاه از یک گلدان به گلدان دیگر و عدم رسیدگی به آن باعث پژمردگی گل میشود، مادران و پدران نیز به این گونه اند. مبادا در اثر خود خواهی و اندکی متاع ناچیزدنیا، آنان را وادار کنیم تا آشیانه سرشار از خاطرات خود را ترک کنند و جایگاهشاندر خانه متزل شود و اختیاراتشان را از آنان سلب کنیم. خاصیت مادر بودن در عشق بینهایت اوست همیشه عشق و مهر مادر بر رفتار نادرست فرزند ارجحیت دارد؛ چه بسیارفرزندانی که خواسته یا ناخواسته رفتارهای نادرست را مرتکب شده اند و مادر را موردبی حرمتی و بی مهری قرار داده اند؛ در صورتی که مادر با اوج مهر و عشق با فرزندخویش رفتار کرده است. غافل هستیم از این که ما نیز به دوران پیری و سالخوردگیخواهیم رسید. روزی ما نیز نیروی جوانی و زیبایی خود را از دست خواهیم داد و درموقعیت پدران و مادران خویش قرار خواهیم گرفت.

فرمودهخداوند است که اگر شبهه ای در بین بندگانم ایجاد نمی شد، دستور می دادم تا پدر ومادر را نیز عبادت و بر آنان سجده کنند. پدر و مادر خدای دوم ما هستند. آنان کهپدر و مادر خویش در قید حیات هستند از وجود و نفس گرمشان بهره ببرند و از آنانبخواهند دعاگویشان باشند. اما چنان چه پدر و مادری در قید حیات نباشند می توان برسر مزار آنان حاضر شد و دعا و حوائج خود را از آنان خواست. زمینگرد است و دنیا دائمأ در حال گردش، امروز به والدین خود نیکی کنیم تا فردا به مانیز نیکی کنند.

خوشابه سعادت فرزندانی که با قرائت فاتحه و خیرات همواره به یاد والدین خود هستند و یاآنانی که با دیدار و جویا شدن از احوال و رفع نیاز آنان از زنده بودنشان بهترینبهره را می برند و وای بر فرزندانی که حتی به صدا زدن های والدینشان بی توجهی میکنند. گاهی پدران و مادران سالخورده و کم توان بخاطر ترس از دست دادن و تنهاماندن، به خواسته های درست و نادرست فرزندانشان توجه می کنند. بدانیم رفتار مناسبو ارزش گذاری های به موقع ما به پدران و مادران می تواند اعتماد به نفس و جایگاهواقعی آنان را به آن ها بازگرداند. انبوهی عبادت، خدمت و عمل نیک داشته باشیم اماپدر و مادر از ما راضی نباشند، یعنی کوله بار تهی داریم و اعمالی که به درگاه الهیبالا نرفته است. گاهی می شود به سپردن اموراتی همچون آشپزی به مادری که احساسناتوانی و پیری می کند، به او نیرویی دوباره بخشید، هرچند پیری او ممکن است طعمخوش غذایی که گذشته نداشته باشد اما همراهی ما او را دلگرم و خوشحال می کند بهپدران و مادران خود حس مؤثر بودن و مفید بودن را القا کنید تا آنان نیز به سرعت خودرا نبازند و غصه دار نباشند.

نیکیبه پدر و مادر از احسن اعمال است که پاداشی بس عظیم نزد خداوند دارد، اهمیت صلهرحم در این است که اگر فرزندی را در حال عذاب دادن پدر و مادر دیدیم یا شنیدیم باروشی صحیح و خداپسندانه به آنان کمک کرده و فرزند را راهنمایی کنیم. اولاد ناصالحننگ خانواده اند و اولاد صالح باقیات و صالحات هر پدر و مادر. خدمت به والدینوظیفه ماست و هرگز نباید منتظر سپاس و تشکر آنان باشیم. توصیه رفتن به قبرستان هانیز بر این منظور است که بدانیم دنیا فانی و محل گذر است، روزی ما نیز مهمانقبرستان خواهیم شد.

ایامعید نزدیک است، ایام مخصوص دید و بازدید. مبادا در این ایام از افراد سن بالا وناتوان تر فامیل غافل باشیم و دیدار آنها را ضرورت ندانیم. از خود گذشتن و عمل خیرانجام دادن منش و مرام مولایی است. یادمان باشد، عمل خیر همیشه مال و امکانات مالینیست. دیدارها و ارزش گذاری به بزرگ ترها از اعمال خیر و مورد قبول خداوند است. ازسویی دیگر، توجه و رسیدگی به ایتام به خصوص در این ایام بسیار سفارش شده است.

بیگانهبودن با دین و مسائل دینی، پیامدی جز جهل و فقر فرهنگی و فکری ندارد. گاهی لازماست در مسیر رهروی خود داوطلب اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به دیگران شویم تا آنانیکه در اثر جهل زندگی خود را دچار چالش کرده اند، روش های خود را تغییر داده و برمبنای دین و فرامین الهی پیش روند. همیشه کمک رسانی پرداخت پول، دارو و احتیاجاتاولیه نیست. گاهی باید افکار و دیدگاه تغییر کند تا جلوی بسیاری مشکلات گرفته شود.آگاه کردن و روشن کردن ذهن ها و آشنا کردن افراد با مسائل حقیقی دین به قدری دارایاهمیت و منزلت نزد خداوند است که اگر فردی در راستای این امر نماز واجبش قضا شود،نه تنها عقوبتی شامل حالش نمی شود؛ بلکه خداوند فرصت جبران آن را آسان تر از همیشهدر اختیارش قرار می دهد.

بدونهیچ قاعده، قانون، شرط و شروطی خداوند روزی بندگانش را تضمین کرده و مقام انسانیترا به همه انسان ها اهدا فرموده است. اما اگر می بینیم عده ای به این مقام می رسندو عده ای نمی رسند به دلیل نوع بهره وری آنان از قدرت فکر، اندیشه و توانمندی هاییاست که خداوند به آنان عطا کرده است و در بسیاری مواقع نوع عمل ماست که نشان گر راهو مرامی است که انتخاب کردیم. رفتار یک نفر هرگز تضمینی بر درستی یا نادرستی مسیرو مرام وی نیست. ممکن است یک نفر در راه و مرامی درست و مولایی اما عملکردی نادرستداشته باشد. این بدان معنی نیست که راه و مرام مولا اشتباه است، انسان هستیم وجایز الخطا.

خطایصحابه ی نزدیک پیامبر چند روز پس از رحلت ایشان بود که منجر به شهادت حضرت زهرا(س) شد. روایت است در کوچه های مدینه مردی می گذشت، هنگامی که نزدیک خانه ی مولا (ع)شد، دید از دودکش خانه دودی بلند شده است. با خود گفت در عجبم چگونه است که فاطمه (س)با آن که پدرش رسول خدا (ص) از دنیا رفته اند، اجاق روشن کرده و به طبخ غذاپرداخته است(در عرب رسم بود که وقتی فردی از دنیا می رفت، خانواده حداقل تا چهلروز اجاق روشن نمی کردند و همسایه ها برای آنان طعام می آورده اند). مرد می گویدقدری جلوتر رفتم و دیدم دود بلند شده به دلیل سوختن درب خانه مولا امیر المومنین(ع) است. آنان که دختر حضرت رسول را بین در و دیوار گذاشته اند و محسن در بطنش راشهید و خانم را به شهادت رسانده اند، مگر کسانی جز صحابه بوده اند که اکثریت آنان دراتفاق غدیر بوده و این جانشینی را به حضرتش تبریک گفته اند و برخی نیز آرزو کردهاند کاش جای حضرت علی (ع) بودند.

گفتیمانسان هستیم و جایز الخطا، غفلت می کنیم و خطا به بار می آوریم اما شیطان که دشمنآشکار انسان است هرگز غفلت نمی کند، همیشه از در ضعف و حساسیت های ما وارد می شودو در اندک زمانی ضربه ای مهلک به ما وارد می کند.

ارادهداشتن و اراده ای قوی ساختن برای خود است که می تواند ما را در برابر حملات شیطانو نفس اماره هوشیار و بیدار نگه دارد وقتی اراده می کنیم و همت می کنیم تا پایاراده خود بایستیم و عقب ننشینیم بی شک مغز ما آمادگی لازم برای هوشیاری و نهیبهای به موقع را پیدا می کند.  بسیاری ازضرباتی که ما انسان ها می خوریم از سستی اراده ماست. اراده یک انسانی که هدفشرسیدن به موفقیت در بندگی یا هر امر دیگری است باید مدام به روز شود، اطلاعات وآگاهی بیابد تا بتواند آن را مدیریت کند. آنالیز و بررسی لحظه به لحظه داشته باشدتا نواقص و اشتباهاتش به حداقل برسد. این که باید دائمأ به خود متذکر شویم که مادچار غرور نمی شویم یا اینکه اجازه ورود شیطان به درونمان را نمی دهیم یا دروغ نمیگوییم و بهتان نمی زنیم به این منظور است که باور خود را تقویت کنیم که چنانچهمورد حمله شیطان یا امتحان خدا واقع شدیم، بدانیم در اصل بین دو راهی قرار گرفتهایم. در این لحظه است که باوری که مدت ها غرور را به صورت کلامی در خود جای ندادهبه صورت عملی نیز در خود جای نمی دهد.

درموقعیت های مهم عملی می توان اراده خود را تقویت کرد مثلاً هنگامی که در جمع غیبت کنندگانهستیم و نمی خواهیم غیبت کنیم مغزمان نهیب می زند و بر اساس این نهیب تصمیم میگیریم تا عملکردی مناسب داشته باشیم به این صورت که یا جمع را ترک کنیم یا باادبیات درست و مناسب سایرین را انجام کارشان منع کنیم. گاهی تقویت اراده ما تاجایی است که بارها از حملات و موقعیت ها موفق و پیروز خارج می شویم. در اینجا اگرخدا بخواهد پاداش یا مقامی خاص نصیب ما کند ما را به وهله امتحان می کشد، داشتن هرچیز خوب و ماندگاری مستم سپری کردن زمان، هزینه، زحمت و رنج بیشتری است.

قانونخدا برای همه بشریت در همه دوران ها و با هر گونه دیدگاه، دین و مذهبی قانون هشت،هشت، هشت است؛ به این ترتیب که خداوند از بشر خواسته تا هشت ساعت در شبانه روزش رابه عبادت، هشت ساعت آن را به استراحت و تفریح و هشت ساعت دیگر آن را به کار وفعالیت اختصاص دهد. چنین پروردگاری عمل بنده ای را که دائماً در حال عبادت باشد وبه توانمندی ها و سایر نیازهایش توجه نکند، نمی پسندد. در همین اثنا باید دانستبالفعل کردن هر توانمندی و استعدادی که در نهاد هر یک از ما گذاشته شده است، نزدخداوند بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که هر توانمندی دریایی از ثروت و دارایی است کهبا سرمایه های مادی قابل قیاس نیست. بارها گفتیم شیطان سراغ کسانی می روند که بهدنبال بندگی و رسیدن به مقام انسانیت است وگرنه هستند کسانی که شیطان از آنانگریزان است. شیطان یک جن ساده بود که کثرت به عبادت او را به فرشته ای مقرب تبدیلکرده است و اجرا نکردن دستور الهی او را از درگاه خدا راند، خداوند به او فرصت دادو او از این فرصت در جهت اغوای انسان ها استفاده کرد. پس مسلم و بدیهی است کهشیطان هرگز فرصت خود را برای افرادی که خود گمراه اند، هدر نمی دهد.

اعتقاداتو عبادات مسئله شخصی هر بنده با خدا و حق ا. است و از جایی که خداوند رحمان ورحیم است حق خویش را می بخشد اما در جایی دیگر خداوند به حق الناس بسیار بها میدهد تا انسان بیاموزد که در رفتار با دیگری باید قانونمند و دارای چهار چوب باشداینجاست که بخشیدن حق الناس را تنها با حلالیت گرفتن از فردی که مورد ظلم واقع شدهمی پذیرد اما از جایی که هر قاعده ای در عالم هستی استثنایی دارد در مورد حق الناسنیز وضع به همین منوال است، خداوند عهده دار یک نوع از حق الناس می شود. آن هم وقتیاست که فرد مؤمن باشد و عملکردهایش درست و به حق باشد اما اگر حق الناسی را مرتکبشده باشد و فرصتی برای جبران نداشته باشد آن زمان است که خدا با رنج، سختی، بیماریو فقر حق الناس او را بر طرف می کند تا فرد به خاطر یک حق الناس در ردیف خطاکارانو گنه کاران قرار نگیرد. ضرر و زیان هایی را که به دیگران وارد می کنیم را چه درشکل مادی چه معنوی جدی بگیریم تا تبدیل به حق الناس فراموش شده نشود.

تلاشکنیم تا در لغزش و اشتباه نیافتیم اما اگر افتادیم به صفات خدا و یاری او ایمانداشته باشیم. مطابق با آیه ((وَ جَعلنا مِن بَینِ اَیدیهِم سَداً، وَ مِن خَلفَهُمسَداً فَاَغشَیناهُم فَهُم لایُبصِرون)) بدانیم که خداوند ناصر و حامی بندگان خویشاست، نه سد و مانع آنان برای رسیدن به آرامش، شادی و موفقیت.

برایتقویت اراده همواره باید به آن رسیدگی و توجه کرد، کار زیادتر تضمینی برایماندگاری نیست، آنچه ماندگاری را در هر زمینه تضمن می کند به کار بردن فکر، اندیشه،رسیدگی و توجه به آن است. فردی که درون آگاه و مغز آماده دارد همیشه متوجه امتحانخداوند خواهد بود و از پیش خود را برای آن آماده می کند، خداوند سخت گیر نیست وانسان را به منظور قرار دادن در بلا و سختی نیافریده است.

قصصقرآنی نیز به روشنی نشان می دهد که چنانچه مردم زمان هر پیامبر به دستورات و نصایحآنان گوش می دادند از بلاها در امان بودند. متأسفانه بایدها و نبایدها را درستتشخیص نمی دهیم و کشتی وجودمان را مملو از نبایدها می کنیم. از دین و امامان خودشناخت نداریم و در دفاع از این که مولا (ع) را شخصی خشمگین معرفی می کنند، سکوت میکنیم. مولا (ع) امام رئوف و صاحب کرم هستند، به شدت پایبند به اصول بوده اند وهرگز از دایره انسانیت خروج نکرده اند. مولا امیرالمومنین (ع) سخت گیر بودند امافقط برای اطرافیان و نزدیکان خویش. دین ما هیچ گاه و در هیچ زمانی حمله را جایزنمی داند، اسلام فقط اجازه دفاع را به فرد مسلمان داده است؛ حال چطور ممکن استامام اول و شاه دین خود بر این مسئله مهم واقف نباشند. اگر مولا (ع) دور از اسلام،انسانیت و براساس خشم گام بر می داشتند هرگز بیست و سه سال خانه نشین نمی شدند وسکوت نمی کردند. مولای ما آن بزرگ مردی بود که کبودی شانه هایش هنگام غسلشان گواهکیسه های غذایی بود که در نیمه های شب به خانه های فقیران و یتیمان برده می شد. والسلام

یادآوری مرگ، کنترل نفس 30-03-98

کودک درون، بخشش 23-03-98

ماه رمضان 98، روزه حقیقی 05-02-98

آنان ,نمی ,خداوند ,کنیم ,های ,مادر ,است که ,را به ,خود را ,پدر و ,و مادر

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

أفلا یعقلون Kate's blog عاشقانه ها فروشگاه اینترنتی ایرانیان ܓ✿ راه سعادت انسان❤ خدا ❤ روبات سنجاب ، @sanjbob17bot، کار، استخدام، کاریابی، شغل، مشاغل، رزومه، جستجو، آگهی، فرصت، کارمند، مهندس، کارشناس، نیروی انسانی، منابع انسانی، کا idfurniture reelsmobarve شرکت پسیکال Carol's page